نویسنده: فائقه سرخوش




 

آسمان، اولین آفریده- در باور مزدایی، آسمان اولین آفریده ی جهان مادی است و سایر کائنات، پس از ایجاد آن پا به عرصه ی وجود می گذارند، بدین اعتبار، او شاهد و ناظر بر آفرینش دیگر آفریدگان بوده و از چگونگی جزئیات ایجاد آنها مطلع است. آسمان، به عنوان نخستین آفریده ی اهورامزدا از قدرتی خارق العاده و نسبتاً برابر با آفریننده ی خویش، برخوردار است تا جائیکه بجز امر آفرینش و مرگ که ویژه ی اهورامزدا است، قادر است در سایر امور مخلوقات، دخل و تصرف نماید، این باور، تنها مختص دین مزدیسنان نیست، در تاریخ ادیان، آسمان، صورت مثالی نظامی عالم تصور می شود؛ از این رو آن را ناظر بر همه چیز می دانند. این باور، به شکل اعتقاد به تأثیر افلاک و نیروی بخت و جستجو در احوال ستارگان و طالع بینی در اساطیر ملل مختلف، نمود می یابد.
آسمان، حریم امن اهورامزدا- در متون پهلوی، آسمان، دژگونه بارویی دانسته شده که آن را هر افزاری که برای نبرد بایسته است، در میان نهاده شده. یکی دیگر از عواملی که سبب شده تا آسمان، در اساطیر مزدایی به عنوان محافظ و حصار هستی، مطرح شود شکل هندسی آن است؛ در این اساطیر، همواره آسمان به شکلی مدوّر و کروی تصور می شود. در رمز پردازی اساطیر، دایره، حلقه و به طور کلی شکل مدوّر، نماد امنیّت و آسودگی خاطر، در برابر یورش خارجی است. همین باور است که در متون پهلوی سبب می شود تا آسمان، محافظ و حصار گیتی دانسته شود. در اساطیر مزدایی همچنین، کمربند که شکلی مدوّر دارد و وظیفه ی آن، حفظ استحکام و استواری فرد است، نقشی اساسی و مهم در برگزاری مراسم و آداب دینی دارد، در تطبیق میان اندام انسان و طبیعت. این کمربند را به صورت حصاری مدور، در مرز میان قسمت زیرین و زبرین ستارگان نا آمیزنده، به دور آسمان می توان مشاهده کرد.
تعالی آسمان- یکی از برجسته ترین و محسوس ترین، خصایص آسمان که پایه و مایه ساخت و پرداخت بسیاری از اساطیر شکل گرفته پیرامون این پدیده ی مزدا آفریده می باشد، بلندی و رفعت آن است. آسمان، در ارتباطات دوگانه ی خویش با سر، به عنوان مرکز فرماندهی بدن و شاه، به عنوان ضامن نظم و بقای جامعه پیوند می یابد. از سوی دیگر شاه نیز که در جامعه ی باستانی، مظهر قدرت مطلق، بر زمین محسوب می شود، همواره در باور اساطیر مردم باستان با آسمان مرتبط می باشد، این باور، در اساطیر ایرانی بصورت «فر شاهنشاهی» نمود می یابد.
آسمان، تحرک، اقتدار، زمان- از آنجا که بقا و زیستن انسان، ارتباط مستقیم با زمان دارد و با گذر زمان است که انسان به مرگ، این تنها دشمن مهار نشدنی اش نزدیک می شود، پس مقوله ی زمان، از دو بعد، ارتباط تنگاتنگی با آسمان دارد؛ یکی از بعد اعتلا و اقتدار و دیگر از جهت پویایی وتحرک. اعتقاد به محاط بودن زمین در میان آسمان و نیز مشاهده ی تحرک آسمان در مقابل سکون زمین، دو نکته ی مؤثر در شکل گیری اسطوره آسمان- زمان است.
آسمان پدر- مضمون جفت ابتدایی؛ آسمان (نرینه) و زمین (مادینه) دراساطیر اقوام و ملل مختلف فراوان است، اما در اساطیر، ایران هیچ گاه نام آسمان و زمین را به عنوان زوج آغازین، در کنار یکدیگر نمیتوان دید، در اساطیر ایران همچنین، هیچ گاه آسمان صراحتاً پدر کیهان نامیده نمی شود، این مطلب را تنها از برشمردن ویژگیهای آسمان و تقابل نام آن با زمین به عنوان مادر کیهان می توان دریافت.
مینوی آسمان و آسمان مینویی- در اساطیر مزدایی، آسمان، همچون سایر پدیده ها، صاحب روان و اندیشمند و کشمند فرض می شود. اما آن ویژگی که سبب می شود تا آسمان، چهره ای متمایز از دیگر آفریدگان اهورامزدا به خود بپذیرد، نسبت دادن قداستی خاص به این پدیده است که آن را در نظر پیروان دین مزدیسنان، سراسر مینوی و روحانی جلوه می دهد.
منبع مقاله: سرخوش، فائقه؛ (1389)، اسطوره‌ی آسمان و زمین زمین و آسمان در باور ایرانیان، تهران: ترفند 1389.